DiscoverMission Europe - Mission Berlin | یاد‌گیری آلمانی | Deutsche Welle
Mission Europe - Mission Berlin | یاد‌گیری آلمانی | Deutsche Welle
Claim Ownership

Mission Europe - Mission Berlin | یاد‌گیری آلمانی | Deutsche Welle

Author: DW.COM | Deutsche Welle

Subscribed: 420Played: 3,496
Share

Description

Mission Europe، نام یک دوره آموزشی برای میتدیان است که شامل ماموریت جنایی پلیسی برلین، کراکو
26 Episodes
Reverse
در بازگشت به زمان حال آنا و پاول تلاش مى‌کنند که ماشین‌زمان را قفل کنند. اما کد دستگاه را ندارند. آنا "موسیقى را دنبال مى‌کند" و زن سرخ‌پوش سر مى‌رسد . آیا خانم رئیس نقشه آنا در آستانه‌ی رسیدن به هدف، برهم‌ خواهد زد؟
رفته‌رفته وقت تنگ مى‌شود و آنا باید از پاول خداحافظى کند تا به ۹ نوامبر سال ۲۰۰۶ برگردد. فقط پنج دقیقه برای انجام مأموریتش مانده. آیا این وقت کافی است؟
آنا صندوقچه‌ی فلزی‌ای را که در سال ۱۹۶۱ پنهان کرده بود، دوباره پیدا مى‌کند. اما چون صندوقچه‌ زنگ‌زده نمى‌تواند آن را باز کند. با این وجود وقتى موفق مى‌شود، یک کلید قدیمى پیدا مى‌کند. آیا این کلید حل معماست؟
موتورگازى که در راه خیابان برن‌آوو است آنا را همراه مى‌برد. کسى که به او کمک مى‌کند اوگور است که براى او در برلین، آرزوى موفقیت مى‌کند. اما این، براى فرار کردن از دست زن سرخ‌پوش و پیدا کردن صندوقچه‌ کافى است؟
آنا در برلین سال ۱۹۸۹ قرار مى‌گیرد، درست جایى که هنگام فروریختن دیوار برلین جشن بزرگى برپاست. او باید از میان جمعیت رد شود تا به جعبه برسد. ‌آیا موفق مى‌شود؟
آنا به سال ۲۰۰۶ برمى‌گردد. زن سرخ‌پوش کشیش کاوالیه را ربوده است. آنا به دلیل اینکه نمى‌تواند بفهمد کشیش کجا نگهدارى مى‌شود به ۹ نوامبر سال ۱۹۸۹، شبى که دیوار برلین برداشته مى‌شود‌، ‌سفر مى‌کند.
آنا هنوز به راه حل معما نزدیک نشده است. راتاوا مى‌خواهد مانع از کدام اتفاق شود؟ او بعد از بازگشت به سال ۲۰۰۶باید به سال ۱۹۸۹ سفر کند. اما این جهش زمانى تا چه حد خطرناک است؟
فقط ۴۰ دقیقه: آنا و پاول از دست زن سرخ‌پوش فرار مى‌کنند و به غرب برلین مى‌رسند. پاول در حالی که درباره‌ی عشق‌اش نسبت به آنا، با او حرف می‌زند، شرایط را پیچیده‌تر مى‌کند. آیا این یک فرصت است یا مانعى بر سر راه؟
آنا پى مى‌برد که زن سرخ‌پوش، رئیس راتاواست. فقط ۴۵ دقیقه مانده است. مهمترین نشانه‌اى که آنا در دست دارد جعبه کوچکى است که زن سرخ‌پوش پنهان کرده است. آیا آنا مى‌‌تواند آن را از محلى که در آن پنهان شده، بیرون آورد؟
فقط ۵۰ دقیقه: بازیکن تصمیم مى‌گیرد که دست به ریسک بزرگى بزند و به دختر صندوق‌دار اطمینان کند. رادیو خبر از سنگرهاى خیابانى سربازان آلمان شرقى مى‌دهد. این همان واقعه‌اى است که به راتاوا مربوط مى‌شود؟
حتى در سال ۱۹۶۱ هم موتورسواران مسلح دنبال آنا هستند. در این موقعیت خطرناک، زن ناشناسى به آنا کمک مى‌کند. اما او چرا این کار را مى‌کند؟
آنا باید با عبور از دیوار برلین، خود را از شرق به غرب برساند. اما این همه داستان نیست. تنها در ۵۵ دقیقه باید کشف کند که راتاوا مى‌خواهد کدام رویدادى تاریخى را از بین ببرد: ساخت دیوار برلین و یا تخریب آن را؟
آنا ماشین زمان را کشف مى‌کند و مى‌فهمد که تروریست‌ها مى‌خواهند یک رویداد مهم تاریخى را محو کنند. اما کدام رویداد؟ بازیکن او را به سال ۱۹۶۱ مى‌فرستد. او تنها ۶۰ دقیقه دیگر وقت دارد. مى‌تواند به کشیش اطمینان کند؟
به نظر مى‌رسد که کلیسا مکان مناسبى براى جمع‌آورى اطلاعات است. کشیش این ملودی را براى آنا توضیح مى‌دهد و به او خبر مى‌دهد که این کلید یک ماشین‌زمان است. اما منظور او چه ماشین زمانى است؟
آنا فقط ۶۵ دقیقه وقت دارد. او در کلیسا کشف مى‌کند که جعبه موسیقى همان تکه‌اى است که ارگ کلیسا کم دارد. خانمى سرخ‌پوش از راه می‌رسد و از او کلیدى را مى‌خواهد. اما چه کلیدى؟
وقتى آنا هنگام غذا، براى پاول جمله اسرارآمیز "پاسخ را باید در تقسیم یافت. موسیقى را دنبال کن." تعریف مى‌کند، او متوجه خطر مى‌شود و آنا را سراغ کشیش کاوالیه مى‌فرستد. اما آیا این رد درستى است؟
بازیکن کشف مى‌کند که ۱۳ آگوست سال ۱۹۶۱ سال ساخت دیوار برلین و ۹ نوامبر سال ۱۹۸۹تاریخی ست که دیوار برداشته شده است. انجام مأموریت با این دو تاریخ ارتباط نزدیکى دارد. اما چه کارى از دست آنا برمى‌آید؟
آنا از تئاتر فرار مى‌کند، اما زن سرخ‌پوش او را تا مغازه پاول دنبال مى‌کند. با کمک هایدرون، آنا مى‌تواند دوباره نجات پیدا کند. او اکنون یک تکه از پازل را به دست آورده است، اما چطور باید سایر قسمت‌ها را بیابد؟
اوگور هنگام تیراندازى با آن خانم سرخ‌پوش، زخمى مى‌شود و براى آنا روشن مى‌کند که راتاوا مى‌خواهد رویدادهاى تاریخى را از میان ببرد. در آخرین نفس او تاریخى را نام مى‌برد: ۹ نوامبر. اما چه سالى؟
آنا از دست موتورسوران در حالی که درون تئاتر واریته پناه مى‌‌برد نجات پیدا مى‌کند‌. آنجا با هایدرون برخورد مى‌کند و از طریق بازرس اوگور خبردار مى‌شود که راتاوا به دنبال اوست. اما راتاوا و زن سرخ‌پوش از آنا چه مى‌خواهند؟
loading